تصویر ذهنی قابل تغییر است و تجربه نشان داده است که برای تغییر تصویر ذهنی، و لاجرم شروع یک زندگی جدید، هیچ وقت دیر نیست. برای تغییر تصویر ذهنی، نه کسی بیش از اندازه کم سن و سال و نه کسی بیش از اندازه پر سن و سال است.
در حقیقت، مادام که تصور از « خویش» منفی باشد، امکان اندیشه درباره یک موفقیت خاص وجود نخواهد داشت. و همانطور که تجربه های متعدد ثابت کرده اند، وقتی تصور از خویش تغییر می کند و تصور مناسب جدیدی جای آن را می گیرد، تغییرات خیلی ساده و بدون ناراحتی ایجاد می شوند.
اگر بتوانید برداشت ذهنی دانش آموز را- که علت نقطه نظر اوست- تغییر دهید، طرز تلقی او نسبت به آن موضوع درسی تغییر می کند. اگر بتوان دانش آموز را به تغییر«تعریف خویش» راغب کرد، توانایی یادگیری او هم تغییر می کند. درستی گفته لکی به اثبات رسیده است. دانش آموزی که در امتحان املاء یک صد کلمه ای، پنجاه و پنج اشتباه داشت و به خاطر بد بودن سایر نمراتش اجازۀ رفتن به کلاس بالاتر را پیدا نکرد، سال بعد، 91 کلمه را درست نوشت و در درس املاء، یکی از بهترین دانش آموزان مدرسه شد.
بخشی از نوشته های لکیدر این زمینه خواندنی است:.
وقتی سال ها پیش کار جراحی پلاستیک را شروع کردم، از این که می دیدم تغییرات چشمگیری در کنش و شخصیت شخصی که عیبی را از روی صورتش برمی داشتم به وجود می آید تعجب می کردم. به نظر می رسید که تغییر ذهنی در بسیاری از موارد، شخصیت کاملاً جدیدی می آفریند. اغلب چاقوی جراحی در دست من عصای جادویی بود که نه تنها قیافه بیمار را تغییر می داد، بلکه زندگی او را هم متحول می کرد. آدم خجالتی گوشه نشین، جسور و پرجرأت شد. پسر خرفت کودن، به جوانی روشن و تیز هوش مبدل گشت و در یک مؤسسه برجسته به مقام بلندی دست یافت. فروشندۀ از خود ایمان بریده الگوی اعتماد به نفس شد و شاید از همۀ اینها تکان دهنده تر، مجرمی که بارها خطا کرده بود، تقریباً یک شبه از شخص اصلاح ناپذیر، که تا آن زمان کمترین میلی به تغییر نشان نداده بود، به یک زندانی نمونه مبدل گشت و به ضمانت قول شرف آزاد شد تا مسئولیتی را در اجتماع قبول کند.
