این روزها بازار جهالت و ترویج آن بسیار داغ است!!!

در خانه نشسته ام، دارم به کارهای عقب افتاده رسیدگی می کنم. انبوهی از ایمیل ها که آمده و من آنها را باز نکرده ام. شاید درساير تعطیلات از سر خوشی سمت ایمیل نمی رفتم، اما امروزه به دلیل ناخوشی حوصله چک کردن ایمیل را ندارم.

از جوانترها شنیده ام که گوگل هم قرار است به نشانه تحریم همه نرم افزارها و سایتش را از دسترس ایرانی ها خارج کند. بیخود نیست که هر چیزی محدود می شود آدم بیشتر به سمت آن تمایل پیدا می کند، پس شاید از فکر این که دیگر دسترسی به ایمیل نخواهم داشت وبه طور ناخوآگاه صفحه ایمیل را باز کرده ام.

از اطاق دیگر صدای استادی به گوش می رسد که دارد درس دانش خانواده را به دانشجویان فنی می دهد. می بینم که هیج اشتیاقی در شنوندگان نیست و هر کسی به کاری مشغول است، مگر جز این می توان انتظار داشت، وقتی در چنین مفهومی گران و مهم دانشجویان دختر و پسر را از هم جدا کرده اند و در مورد خواستگار صحبت می کنند چگونه می توان به بچه ها گفت که این مبحث هم مهم است. صحبت ها از نوعی است که خاله و عمه ممکن است بکنند که شاید در سطحی نازلتر،

چرا که آنها با شناختی فردی از بچه ها توصیه می کنند و سرکار عالی استاد معظم برای همه دارد یک نسخه می پیچد.

از دخترم می پرسم که خانواده پس از ازدواج است و ایشان دارد قبل از خانواده را می گوید.

پاسخ می شنوم که مگر چیز دیگری هم بلد است بگوید. می بینم که دل پری دارد  و سخن را کوتاه می کنم.جالب است كه در ادامه مي شنوم كه مي فرمايد به مادرانتان هم بگوييد بيايند و اين درس را با هم گوش كنيد، چون انتظارات زياد آنها مانع ازدواج اتست. به خودم مي گويم در پيك چهارم كرونا هم برخي فاز پرانده اند و نمي دانند كه نياز نسل جوان در اين روزها پرغم شوهر نيست، بچه ها نياز به گوشي براي شنيدن دردهايي دارند كه كاملا از جنس ديگري است.

در صفحه واتس آپم پست اینستاگرامی را می بینم که در مورد خرید دروغ سنج صحبت می کند.

این را دوست بسیار جوان عزیزی برایم فرستاده که من را به فکر واداشته است. صفحه دارد دروغ سنجی را به قیمت 780 هزارتومان تبلیغ می کند و کامنتهایی که در زیر آن آمده جالب است اولین نفر بسیار تشکر کرده و گفته بسیار کارآمد است و پاسخی شنیده که مبارکتون باشه( پاسخی عجیب که یعنی انشالله بتوانید آدم های زیادی را با آن رسوا کنید)، دیگری پرسیده رنگ مشکی هم دارید و پاسخ شنیده که خیر ولی صورتیش موجود است( یعنی کاملاٌ برای خانم ها طراحی شده تا ساعت های طولانی در خانه ماندن را راحت تر کند و از شک وتردید آنها در رابطه با طرف مقابلشان بکاهد). خانمی گفته جنس پلاستیکی بی کیفیتی داشت و من مرجوعش کردم و در پاسخ شنیده که به جنسش چی کار دارین مهم این است که دروغ ها را خوب  می سنجد. عزیزی پرسیده چرا باید کسی چنین دستگاهی را بخره و فروشنده جواب داده به هزار و یک دلیل( که به نظر می رسد یا بسیار شکاک و بدگمان است و یا بسیار زرنگ و ناقلا). یکی از پیام ها با زیرکی اشاره کرده که قرآن ارزان تر است بخرید و دست طرف را بگذارید رویش، که چند ایموجی اخمو به عنوان پاسخ دریافت کرده.

در بین پیام ها پاسخی می بینم که حرف حساب است که بهترین راه تجارت استفاده از خرافات و جهل مردم است و به خاطر همین دعانویس ها از افراد متخصص درآمد بیشتری دارند.

ودر نهایت کامنت دیگری که نوشته در این ممکلت از عرش تا فرش دروغگویی ریشه کرده و نیازی به دروغ سنج نیست.

عزیزی گفته ساخت چین بود به خاطر قرارداد اخير با چین و به نشانه اعتراض مرجوعش کردم( از خودم می پرسم خواسته اعتراض خودش را به خودش نشان بدهد)

می بینید که تفاوتی ندارد افراد در چه سطحی از جامعه هستند، اینها غالباٌ خانم های جوانی هستند که به نظر تحصیلاتی دارند و از روی سرگرمی در سایتی که زیور آلات تبلیغ می کرده عضو شده ند، اما ناگهان با چنین دستگاه جالب و عجیبی روبرو می شوند و لذا تصمیم هایی متفاوت می گیرند و برخوردهایی عجیب مي كنند.دارم به اين فكر مي كنم كه بازار جهالت و ترويج آن اين روزها بسيار داغ است. در همين فكرها هستم كه صداي دبير محترم يكي از مدارس برتر تهران را مي شنوم كه …. توروحتون. از جايم بلند مي شوم، دارم شماره مدرسه را مي گيرم كه پسرم مي آيد و مي گويد دشمن  تراشي نكنيم و بي اعتنا باشيم بهتر است.

من هم افسوس مي خورم به زمانه اي كه جوانان و نوجوانانش را چنان گرفتار كرده كه مجبورند تنها سكوت را پيشه كنند و به استيكر ساختني از معلم كفايت مي كنند. كاش اين گروه از معلمين عزيز مي آموختند كه با بچه هايي روبرو هستند كه زيباترين روزهاي زندگيشان را مجبورند در سكوت وانزواي كلاس هاي آنلاين به هدر بدهند و خيلي بيش از گذشته به پرورش نياز دارند تا آموزش. پرورش ميسر نمي شود مگر با دوستي و رفاقت، با همدلي و درك كردن و شنيده شدن. اين شعر زيبا را  به بچه هاي جوان و نوجوان اسير كرونا تقديم مي كنم.

در نوبتی دوباره دلت را مرور کن

از غم به هر بهانه ممکن عبور کن

ای خیس گریه های كدورت، كمی بخند

 این ابرهای ِ مملوِ تب را صبوركن

گیرم تمام راه تو مسدود شد بگرد

یک آسمان تازه و یک جاده جور کن

 با ما همراه باشيد

دكتر ميترا حكيم شوشتري

@farzand_e_man

Facebook
Twitter
LinkedIn

حتما این مطالب را بخوانید

پیمایش به بالا