چگونگی فرسودگی شغلی معلم ها بر سلامت جسمی و روان فرزندان ما تاثیر می گذارد؟

سلامت همه آفاق در سلامت توست

  • دکتر میترا حکیم شوشتری

روان پزشک کودک و نوجوان

دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران

در مسیر رشد و پیشرفت طبیعی بچه ها ، همان طور که نقش والدین و بزرگسالانی که با بچه ها در ارتباط هستند بسیار پررنگ است و هر رفتار و گفتار آنها توسط بچه ضبط  می شود و در شکل گیری شخصیت کودک موثر است، یک معلم هم با رفتار درست نقش  الگو برای شاگردانش دارد. رفتار معلم در واقع مانند تدریس بی کلام می تواند چنان نتیجه تربیتی ای داشته باشد که آینده یک کودک را متحول کند. بچه های ما ساعت های زیادی از روز در مدرسه هستند و از افراد مهمی مثل معلم های خود تقلید می کنند. رفتار مثبت و سازنده معلم به مراتب بسیار مهم تر از موفقیت تحصیلی دانش آموزان و حتی بیشتر از امکانات آموزشی و کتاب های درسی روی یادگیری دانش آموزان موثر است و آینده آنها را رقم می زند. بچه هایی که در کلاس درس همدلی و محبت لازم از معلم خود دریافت نمی کنند، تعلق خاطر کمتری به درس و مدرسه دارند. بی مناسبت ندیدیم مصادف با پایان امتحانات نیمه اول تمام مقاطع، در دوره ای که شاید خیلی از بچه ها و معلم هایشان خسته هستند، به موضوع فرسودگی شغلی معلم ها و راهکارهای عملی برای معلم های عزیز بپردازیم، خصوصا آنهایی که با عشق، این شغل را انتخاب کرده اند و هر روز در پی یافتن راهی برای بهتر شدن فضای کلاس و درس و موفقیت دانش آموزانشان هستند.

با مطالعه تحقیقات انجام شده متوجه می شویم که احساس مثبت و خوشرویی معلم تاثیر مستقیمی بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارد. در دانش آموزانی که سال های نخست دوران ابتدایی را می گذرانند، این برخورد مثبت و حس خوشایند، حتی در شکل گیری و تقویت اعتماد به نفس بچه ها و هدف گذاری درست برای آینده موثر است. کودکانی که به دلایل مختلف منزوی هستند یا مورد بدرفتاری همکلاسی های خود قرار می گیرند، در صورت داشتن یک آموزگار خوش رفتار و مثبت، به راحتی می توانند فشار گروه همسالان خود را تحمل کنند یا حتی راه هایی بیابند تا روابط اجتماعی و ارتباط با دوستان خود را تقویت کنند.

آیا مسیر موفقیت از حال خوب می گذرد؟

گشاده رویی معلم، حس مثبت او و همدلی با دانش آموزان در کلاس، از مهم ترین عواملی است که نظام های آموزشی موفق دنیا برای موفقیت تحصیلی دانش آموزان، روی آن تاکید دارند و پیشرفت خود را مدیون این عامل مهم اند.

تحقیقات انجام شده ثابت کرده فارغ از امکانات آموزشی که در مدرسه مهیا باشد یا نباشد، اثربخشی رفتار معلم چنان ویژه است که بهترین کار سرمایه گذاری روی همین امر است؛ یعنی باید تا می توانیم معلم ها را یاری کنیم که به حس خوب و نگرش مثبت در زندگی برسند و آن را در غالب لبخندی گرم و عشقی همیشگی به بچه ها عرضه کنند. در تحقیقات زیادی که انجام شده و در سایت ها و مجلات معتبر هم چاپ شده معلم ها به دلیل ماهیت شغلشان، نیاز دارند بیش از سایرین به تغییرات خلق و خو، حالت های روانی و فشار و تنش های زندگی شان اهمیت دهند چرا که آنها در معرض خطر فرسودگی شغلی یا برناوت هستند. در انگلیس 90 درصد معلم ها درجاتی از فرسودگی شغلی را تجربه کرده اند و 74 درصد آنها مضطرب اند و اختلالاتی از این نوع دارند. حدود 90 درصد معلم های انگلیس از ساعات زیاد کارشان شاکی اند. آمارها نشان می دهند معلم های آمریکا هم از این قاعده مستثنی نیستند و تقریبا نیم میلیون نفر سالانه این شغل را ترک می کنند.

از کجا بفهمیم دچار فرسودگی شغلی شده ایم یا نه؟

حساسیت ویژه ای روی شغل معلمی در همه جای دنیا وجود دارد چرا که معلم ها با کودکان سروکار دارند و هر گونه تغییر خلق و خو و خستگی که سبب تغییر رفتار و افت خلق و خوی آنها شود می تواند روی بچه ها اثر مستقیم بگذارد. این نکته هم از آن جهت که معلم ها الگوهای تربیتی بچه ها هستند و هم از این منظر که رفتار معلم سر کلاس روی سلامت روان بچه ها تاثیر مستقیم دارد، حائز اهمیت است. همه ما ممکن است دچار حس خستگی شویم و این حالت کاملا طبیعی است، ولی اگر این خستگی به ما حس بیمار شدن بدهد و روی عملکردمان اثر بگذارد به آن فرسودگی شغلی یا «برناوت حرفه ای» می گوییم. این فرسودگی فقط به علت کار زیاد یا دریافت پول کم نیست، بلکه به علت خستگی ناشی از فشار کار توأم با حس بی ارزشی و این که آن چنان که باید مورد احترام قرار نیستیم، بروز می کند. معلم ها بیش از بقیه افراد  باید شغل خود را جدی بگیرند و اجازه ندهند گاهی یکنواختی شغلی، نبود منابع حمایت کافی برای مدیریت زندگی شان یا تحریکات شدید در محیط که اغلب به علت رفتارهای دانش آموزان و سختی مدیریت کلاس است، سبب فرسودگی آنها شود. معلم هایی که خودآگاهی خود را بالا می برند و خلاق اند، آنهایی که خلاء ها و ویژگی های شخصیتی خود را می شناسند و سعی می کنند با خواندن کتاب، شرکت در کلاس های مهارت های زندگی و اصلاح شیوه زندگی شان از روزمرگی دور شوند، در دام این افسردگی نمی افتند.

چگونه اولین علامت های فرسودگی شغلی را تشخیص بدهیم؟

برای تشخیص علائم فرسودگی شغلی معمولا توجه به 3 گروه از علائم در نظر گرفته می شود. علائم مذکور از این قرارند:

  1. خستگی هیجانی:  گویا برخی هشدارها قبل از بروز فرسودگی شغلی وجود دارند که معلم های آگاه و دانا آنها را شناسایی کرده و بلافاصله برای آنها چاره جویی می کنند؛ مثلا خستگی شدید و تمایل به ترک حرفه یا حس این که دیگر صبر و آرامشی ندارند و به راحتی تحریک پذیر می شوند. حس بی کفایتی و منفی نگر شدن درباره هر چیز و هر کس، تا جایی که این بی کفایتی و خستگی جسمی و روانی سبب می شود با ناتوانی در مدیریت و سر و سامان دادن به کارها، اشک های فرد مبتلا جاری شود. برنامه خواب او هم به هم می ریزد و بی خوابی یا پرخوابی سراغش می آید. حس همدلی به دیگران و درک موقعیت های دانش آموزان یا حتی همکاران را از دست می دهد.
  2. منفی نگری: گروه دوم علائم به منفی نگری در کارهای شخصی مربوط است. افت اعتماد به نفس، حسادت حرفه ای، حس ناکامی در کار حرفه ای و حتی زندگی خصوصی به طوری که باور دارد زندگی اش خالی از ارتباط و عشق و محبت است؛ تنهاست و هر آن چه بد و ناخوشایند است برایش مدام رخ می دهد.
  3. مسخ شخصیتی:  گروه سوم علائم به مسخ شخصیتی، شخصیتی که منتسب به مکتب کلیبون است و به طور خلاصه تمایل به انزواگرایی را بیان می کند. چنین فردی به همه نگرش بد دارد؛ از دانش آموز و مدرسه گرفته تا همکاران، او حتی نمی خواهد با کسی چشم در چشم شود و مجبور به سلام کردن باشد. تجارب آموزشی خود را مخفی کرده و حس می کند همه نیز با او چنین هستند.

چه باید کرد؟

این علامت ها یک دفعه بروز نمی کنند. بیش از همه، خود فرد متوجه می شود که خسته است و نیاز به کمک و حمایت دارد. معلمی که از نظر شخصیتی و روانی یا دیگر ابعاد سلامت، سالم باشد می داند که باید خودآگاهی اش را بالا ببرد. اولین نشانه های این تغییر خلق و خو را در خود بشناسد و با خودگویی به موقع، ریشه یابی کند که چرا امروز یا این هفته خلق و خوی من پایین آمده؟ چرا حوصله ندارم؟ و به طور جدی دنبال راه حل باشد.

                   هفت پیشنهاد ویژه به معلم ها

1. برای خودتان زمان بگذارید: در نظر گرفتن اوقات شخصی برای خود، بسیار مهم است. به خودتان به عنوان شخصی بسیار مهم و باارزش نگاه کنید و به کارهای دلخواهتان بپردازید. گوش دادن به موسیقی، کتاب خواندن، رقصیدن و حتی سفر کردن را برای خود در نظر بگیرید. سخت نگیرید و در پی یافتن فرصتی مناسب برای یک سفر چند روزه باشید. گاهی رفتن به یک تور یک یا دوروزه جایی نزدیک محل سکونت، چنان سودمند است که در انتظار ماندن برای مهیا شدن شرایط سفری چند هفته ای و آنچنانی، نیست.

2. کارهای مدرسه را به خانه نیاورید: اگر در خانه هم مدام در حال تصحیح کردن اوراق بچه ها، نمره دادن و برنامه ریزی باشید به مرور حس ناخوشایندی به شما دست می دهد. اوقات خانه، برای شماست و برای خانواده و همسر و بچه ها؛ طوری برنامه ریزی کنید که کارها را فقط در مدرسه انجام دهید و اگر مجبور شدید، ساعتی بیشتر در آنجا بمانید تا به اتمام برسند.

3. از کمک گرفتن نترسید: اگر حس می کنید خودتان با اوقات مختلف و تمرین مثبت اندیشی نتوانستید حالتان را بهتر کنید حتما از کارشناس کمک بگیرید و به روان شناس یا روان پزشک مراجعه کنید. چه بسا افرادی که با مصرف یک دوره دارو یا توصیه های دیگر توانسته اند طعم لذت بردن از زندگی را بچشند. شما جزو افراد فرهیخته جامعه هستید و باید نسبت به این مسائل تابوشکن باشید.

4. فراموش نکنید چرا معلم شده اید: گاهی همین خودآگاهی و تلاش برای برای شناخت خصوصیات شخصیتی و ویژگی های رفتاری می تواند کارگشا باشد. معلم های درون نگر که به علت تیپ شخصیتی شان اهل حرف زدن نیستند و تودار هستند بیشتر دچار فرسودگی شغلی     می شوند. بعضی وقت ها یک معلم با درخواست تغییر شیفت کاری از صبح زود به ظهر توانسته حس خوب تری پیدا کند و به نهایت راندمان کاری خود برسد چرا که از نظر ذاتی جزو گروهی بوده که خلق و خوی آنها سرصبح پایین است.

5. روند بازآموزی و یادگیری موارد جدید را متوقف نکنید: باید با شرکت در ورک شاپ ها و فراگیری تکنیک های مختلف مدام بکوشید از روزمرگی فاصله بگیرید. بد نیست مهارت ارتباطی بیشتر با بچه ها، خصوصیات رشدی و آداب رفتاری و روان شناسی با کودکان را بیاموزید یا در این زمینه مطالعه کنید تا در اداره کلاس و ارتباط با دانش آموزان موفق تر باشید.

6. از شبکه حمایتی دوستان و همکاران کمک بگیرید: اگر حالتان خوب نیست، با دوستان و همکاران حرف بزنید و مشکلات را ریشه یابی کنید، شاید تکنیک خاصی که شبکه حمایتی به شما پیشنهاد می دهد، راهگشا باشد یا بتوانید برای مرخصی گرفتن و هماهنگی با گروه در ارتباط باشید.

7. مهارت های زندگی را بیاموزید. روش های مدیریت استرس و کنترل خشم و هر گونه حمایتی  که خودتان حس می کنید در آن ضعف دارید، بیاموزید. هیچ محدودیت سنی برای یادگیری وجود ندارد. گاهی به کارگیری یک تکنیک بجا، مثلا 5 دقیقه دور شدن از محیط پرتنش، تکنیک نفس کشیدن درست و «نه» گفتن به مسئولیت هایی که می دانیم فشار زیادی بر ما تحمیل می کنند و فقط به علت رودربایستی قبولشان کردیم و نتوانستیم «نه» بگوییم، کلید موفقیت و آرامش ماست. معلم های ما باید باور کنند که شغل خاص و مهمی دارند و هر گونه تنش و تغییر خلق و خو، تنها در زندگی خصوصی آنها محصور نخواهند ماند و به فضای درس و مدرسه هم کشیده می شود و حتی برعکس، پس باید به خودشان اهمیت بدهند و برای سلامت جسم و روانشان ارزش ویژه قائل باشند و راحت از کنار این تغییر نگرش ها و تغییر خلق و خوها و خستگی های خاص نگذرند

Facebook
Twitter
LinkedIn

حتما این مطالب را بخوانید

پیمایش به بالا