خودکشی در کودکان و نوجوانان تک عاملی نیست

نگاه روان پزشک کودک و نوجوان

  • دکتر مژگان خادمی

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

آنچه مهم است اندیشیدن تدابیری است که هم در پیشگیری و هم در درمان افکار و رفتارهای پرخطر نوجوانان مؤثر باشد. گاهی افراد مختلف در برخورد با خودکشی کودک و نوجوان در صدد علت شناسی برمی آیند و مستقیم ترین مساله پیش روی او را به عنوان عامل خودکشی معرفی می کنند، از جمله فقر، شرایط نامناسب خانوادگی، بیماری، استرس های درس و مدرسه، اخراج از مدرسه، مطالعه کتاب های خاص و …، اما این نوع از ارتباط ها ساده انگارانه است و فکر و رفتار خودکشی پیچیده تر از آن است که بتوان آن را به یک عامل مربوط دانست. در بررسی این پدیده باید سلامت کلی نوجوان را کنار مجموعه ای از عوامل خانوادگی و اجتماعی همزمان در نظر گرفت. از طرفی، سلامت جسمی، روانی و اجتماعی کودک و نوجوان تابعی از سلامت جامعه است و در جامعه ای که به سوی گسترش بهداشت روانی، اجتماعی، اقتصادی و … گام برمی دارد، تقویت مهارت های زندگی اجتماعی کودکان و نوجوانان در اولویت قرار می گیرد. در این راستا مدارس و تمام مراکزی که به هر شکلی با کودک و نوجوان سروکار دارند باید برنامه های مشخص و مدونی برای رشد مهارت های تطابقی آنها داشته باشند. کارکنان این مراکز باید به شکل مداوم آموزش های لازم را برای پیشگیری از خودکشی و اقدام های مربوط به خودکشی فرا بگیرند. آموزش درست فرزندپروری برای خانواده ها الزامی است. والدین باید با نشانه های خطر خودکشی آشنا باشند و بدانند در بروز علائم خطر چگونه و به کجا مراجعه کنند؟ آنها باید بدانند هر گونه تغییر هیجانی نامناسب در فرزند، حساسیت بیش از اندازه، تفکرات نامناسب با سن، دور شدن از علایق قبلی، گرایش های خاص و عجیب، خشم و بی قراری بیش از حد، تغییر در خواب، اشتها و انرژی، افت تحصیلی و هر گونه اختلال عملکردی نیازمند ارزیابی  روان پزشک یا روان شناس بالینی کودک و نوجوان است. در این معاینات به موقع مشخص خواهد شد آیا زمینه رفتارهای پرخطر خودکشی در فرد وجود دارد یا نه؟ مساله مهم دیگر آموزش همکلاسی ها و دوستان است. آموزش پیشگیری از خودکشی و رفتارهای پرخطر باید جزو مهارت های زندگی قرار گیرد. در این برنامه ها به کودک یاد داده می شود در برخورد با افکار یا رفتارهای پرخطر در خود یا دوستان چه باید بکند و از چه منابعی باید کمک بگیرد. این آموزش ها باعث امنیت افراد و شناسایی زودرس مشکلاتشان می شود. هر گونه فکر یا صحبت و اقدام به خودکشی باید جدی گرفته شود، حتی اگر به طور غیرمستقیم مثل سؤال کردن، نوشتن راجع به مرگ و خودکشی و تهدید به خودکشی باشد. در این گونه موارد اطرافیان ضمن دوری از نصیحت و ایجاد احساس گناه و سرزنش و درست و نادرست خواندن آن باید فوری با مشاوران آموزشی در این زمینه تماس  بگیرند. وقتی خودکشی در کودک و نوجوان اتفاق می افتد، برخورد نادرست ممکن است منجر به تقلید همسالان از این رفتار شود. اگر رسانه ها جزئیات خودکشی و شیوه مرگ و مکان خودکشی را منتشر کنند و آن را به علت خاصی مرتبط بدانند، احتمال خودکشی را در همسن و سال ها با شرایط مشابه بالا می برند. اگر خودکشی در دانش آموزی اتفاق افتاده، لازم است بلافاصله جلساتی برای معلم ها و سایر کارکنان مدارس برگزار شود. داشتن همدلی با همکلاسی ها در تحمل این درد و آموزش های لازم برای دانش آموزان لازم است. ضمن احترام به فرد متوفی باید از واکنش های افراطی نسبت به خودکشی وی پرهیز شود. در عین حال فضایی امن برای دانش آموزان ایجاد می شود تا بتوانند در صورت نیاز احساسات خود را با مشاوران کارآزموده یا معلم های آموزش یافته در میان بگذارند. امید است با همکاری متخصصان مختلف بتوان به پیشگیری، مدیریت و درمان خودکشی در کودکان و نوجوانان این مرز و بوم کمک کرد.

Facebook
Twitter
LinkedIn

حتما این مطالب را بخوانید

پیمایش به بالا