تیزهوش های خلاق، یا سخت کوش های بیچاره؟

 

تیزهوش های خلاق، یا سخت کوش های بیچاره؟

مهدی فتحی/ دبیر ریاضی ناحیه یک سنندج

روزنامه ابتکار | صفحه جامعه و شهروند | 30 فروردین 96


چند هفته ای است که دانش آموزان در بحبوحه ثبت نام برای مدارس خاص اعم از استعدادهای درخشان، وابسته به دانشگاه و یا نمونه دولتی قرار گرفته و جنب و جوش و قرار گرفتن در صف ثبت نام و یا پشت سیستم های کامپیوتری و ثبت نام اینترنتی، تقریبا سراسر کشور را فرا گرفته است. دانش آموزانی که درصد بسیار کمی از آنها تیزهوش هستند و بیشترشان بهتر است بگوییم سخت کوش اند و به زو ر پُرخوانی و ا صرار خانواده و ثبت نام در کلاس های تقویتی و خصوصی و تست زنی و آزمونهای آزمایشی، و در کنار آن، گرفتن تمام کودکانه های آنها می خواهند به هر قیمتی که شده در این آزمون ها سربلند بیرون آمده و در این مدارس ادامه تحصیل دهند. کودکانی که حتی نمی توانند کمترین زمانی را برای بازی و سرگرمی و مهمانی و… کنار بگذارند و باید مدام سرشان در لابلای کتاب های درسی و تکمیلی و تست زنی و… باشد و همه این کودکانه های ناکرده را بصورت عقده های گره خورده در خود جمع کنند. در اینگونه مدارس نیز با شعار رقابت برای رسیدن به موفقیت ، کمترین احساسی در وجودشان باقی نماند و کمترین تعهدی به جامعه و اطرافیان خود نداشته باشند. بیچارگانی که دست مایه جایگزینی تجارت آموزشی به جای تعلیم و تربیت شده اند، و در آتیه به صورت آدم آهنی هایی تحویل جامعه می گردند که گرچه ممکن است دکتر، مهندس، و یا کارمندان موفقی در رشته تخصصی خود باشند، اما بی شک از ضعیف ترین پدران، مادران، همسران و یا شهروندانی هستند که در این جامعه زندگی می کنند. و با کوچکترین بی توجهی از جانب جامعه فور ا حالت تهاجمی میگیرند و به گوشه ای می خزند. و یا اگر این امکان برایشان فراهم شود از کشور خارج می شوند تا رویاهای خود را بسازند .

بی شک آنکه بصورت واقعی تیزهوش است می تواند با کمترین تلاش، و گذاشتن کمترین زمان برای مطالعه، بیشترین بهره وری را داشته باشد و به تبع آن به بیشت ر تفریحات و ارضا کننده های حس کودکی خود برسد و از دوران کودکی و نوجوانی و جوانی اش لذت کافی ببرد و در مسیر رسیدن به فرداهای بهتر نیز با توجه به تیزهوشی و ذکاوت خدادادی که دارد بهترین مسیر را انتخاب کرده و در بحران های پیش روی خود در زندگی بهینه ترین راه حل ها را پیدا کند و در یک کلام به درستی می تواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد. اما سخت کوشان و آنانی که همه مصائب و مشکلات را به خود تحمیل می کنند، تا خود و خانواده شان بتوانند در بین اقوام و اطرافیان، پُ ز تیزهوش بودن و حضور در مدارس تیزهوشان را بدهند و به امید رسیدن به ایدهآلهای ذهنی شان در اینگونه مدارس تحصیل نمایند؛ خود نمی دانند که چگونه با دستان خود تیشه به ریشه ی روح و روان خود می زنند. و بعد از مدتی اگر از دام افسردگی و اعتیاد و هزاران چالش دیگر رها شوند هیچگاه نمی توانند از دام خروج از یک شهروند خوب و یک انسان پُر از عقده خلاص گردند .

کاش فرادستان و سیاستگذاران آموزشی کشور به دور از منافع شخصی خود و اطرافیانشان، به جای بازی با آینده ی کودکان و آینده سازان این مملکت و تباه کردن آینده ی یک جامعه، کمی به فکر تعلیم و تربی ت صحیح و پیشبرد اهداف انسانی آموزش و پرورش در کشور بودند و با تجدید نظر در اهداف و برنامه های آموزشی نادرست ارائه شده، تا حدودی در جهت بهبود روند حرکتی کودکان این سرزمین به سمت ایده آل ها گام بر می داشتند .

کاش می دانستند درکنار ظلمی که به این نوع دانش آموزان می شود، با جداکردن دانش آموزان توانا و تیزهوش و سخت کوش از دیگر دانش آموزان، عم لا فضای دیگر مدارس و علی الخصوص مدارس حاشیه را به رخوت و سستی کشیده اند. و هیچ حس خوشایندی در اذهان دانش آموزان مدارس عادی و حاشیه باقی نگذاشته اند. و معلما ن زحمتکش را با چالش های زیادی در مقابل این نوع دانش آموزان روبرو کرده اند.

چالشهایی ازقبیل بی انگیزگی، حس ناتوانی، کج فهمی، بدفهمی و… که بیشت ر معلمان و کادر اجرایی مدارس را درگیر خود کرده، و فضای مدارس را همانند پادگان های نظامی و زندان های محصور شده از اجبار و ترس و… کرده است .

Facebook
Twitter
LinkedIn

حتما این مطالب را بخوانید

پیمایش به بالا