وسواس سکسکه مغز است!

 

اولين و شايعترين فکروسواس سکسکه مغز است

نشانه هاي اختلال وسواسي از ساده ترين آنها يعني فکرهاي وسواسي آغاز ميشود.

وسواسي ، ترس از آلودگي و كثيفي است. اين تصور وجود دارد كه بچه ها از مادر يا شخصي ديگري الگوبرداري ميكنند ولي مطالعات نشان ميدهد اگر كودك از نظر بيولوژيك مستعد نباشد، پس از جدا شدن از مادر ديگر اين كاررا انجام نخواهد داد.

وسواس كودكان در گفتگو با دكتر ميترا حکيم شوشتري روانپزشك كودك و نوجوان

اشکان 5/4ساله است. والدينش براي ارزيابي او را نزد روانپزشك كودك بردهاند. پدر و مادر او را يك كودك لجباز و لوس ميدانند و از اين شکايت دارند كه فرزندشان هميشه سعي دارد وسايل خانه مانند كنترل تلويزيون، گلدان و وسايل تزئيني روي دكور و… را در گوشه اي از خانه بچيند و اگر آنها بخواهند اين وسايل را سر جاي اولش برگردانند، اشکان به شدت عصباني ميشود، گريه ميكند و آرام كردنش هم كار بسيار دشواري است. خلاصه بايد حرف، حرف خودش باشد…

روان پزشك با بررسي هاي بيشتر متوجه شد اشکان كوچولو دچار اختلال وسواسي است. بيشتر ما فکر ميكنيم اختلال وسواسي فقط در بزرگسالان ديده ميشود ولي در كودكان هم احتمال بروز آن وجود دارد. با دكتر ميترا حکيم شوشتري، فوق تخصص روانپزشکي كودك و نوجوان و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي ایراان در اين باره گفتگو كرده ايم.

سلامت: آيا كودك وسواس را از بزرگتر هايش ياد ميگيرد؟

وسواس كودكان مبحث بسيار گسترده اي است. معمولاٌ اطرافيان اين رفتار كودك را بيشتر ناشي از بدقلقي يا يکدندگي او ميدانند، اما وسواس در واقع يك نوع «سکسکه مغزي» است. در مغز مدارهايي وجود دارد كه وقتي ميخواهيم كاري را شروع كنيم، فرمان پايان آن هم صادر ميشود. اما در اختلال وسواسي اين مدار خود به خود متوقف نميشود. اين وظيفه به عهده هسته هاي قاعده اي مغز است ولي اين هسته ها گاهي دچار تغييراتي ميشوند كه عملکرد فرد دچار اختلال را به هم مي ريزد، بنابراين علت اختلال وسواسي در كودكان كاملاٌ زيست شناختي است. اين اختلال در روانپزشکي «اختالل وسواسي اجباري» ناميده ميشود و انواع گوناگوني دارد.

درباره انواع آن توضيح ميدهيد؟

اختلال شامل دو بخش افکار و رفتار وسواسي است. افکار وسواسي به شکل تصاوير و عقايد مزاحمي هستند كه مرتب به ذهن مي آيند. مثال كودك براي اينکه بتواند با نگراني از ميکروب مقابله كند، مکرراٌ و به صورت غيرعادي دستهايش را ميشويد. گاهي به دنبال افکار مزاحم، مناسك شکل ميگيرد و فرد براي كاهش اضطراب به انجام اعمال خاصي متوسل ميشود، مثال ممکن است كودكي براي كاهش افکار نگران كننده در مورد آسيب ديدن به مادرش، هنگام خروج از منزل، 3 قدم به عقب بردارد و با پاي راست از منزل خارج شود.

آيا اين بيماري در كودكان نادر است؟

در دهه اخير بيشتر به وسواس كودكان اهميت داده شده و ميتوان گفت تقريبا بيماري شناخته شده اي استكه شيوع آن را 2 درصد برآورد كرده اند.

نشانه هاي اين اختلال چيست؟

نشانه هاي اختلال وسواسي از ساده ترين آنها يعني فکرهاي وسواسي آغاز ميشود. اولين و شايعترين فکر وسواسي، ترس از آلودگي و كثيفي است. اين تصور وجود دارد كه بچه ها از مادر يا شخصي ديگري الگوبرداري ميكنند ولي مطالعات نشان ميدهد اگر كودك از نظر بيولوژيك مستعد نباشد، پس از جدا شدن از مادر ديگر اين كار را انجام نخواهد داد. فکر وسواسي شايع ديگر، ترس از اتفاقهاي وحشتناك مثل مرگ عزيزان و نوع ديگر آن، ترس از آسيب رساندن به خود و ديگران است. بچه هايي كه در كلاس درس مداد در دست نميگيرند تا مبادا آسيبي به همکلاسيشان بزنند، چنين افکاري دارند. متداولترين عمل وسواسي هم همان شکل رايج آن يعني شستشو است كه به صورت تکراري انجام ميشود. از ديگر اعمال وسواسي ميتوان به جمع كردن اشياي بي مصرف اشاره كرد. البته اين افراد هميشه يك شيء خاص را جمع نميكنند و عادت به احتکار هر وسيله اي دارند. جمع آوري كلکسيون يك پديده طبيعي رشدي است، به طور مثال كودكي ممکن است كلکسيون قوطي كبريت داشته باشد، اما در اين موارد فرد به مرور علايق ديگري پيدا ميكند كه متناسب با سن است. كودكاني كه لباس را فقط يك بار ميپوشند، يا عادتهاي خاصي هنگام لباس پوشيدن دارند، مثلاٌ حاضر نيستند لباس دكمه دار بپوشند يا از درز لباس مرتب ايراد ميگيرند نيز احتمالاٌ به وسواس مبتلا هستند. وجود عادتهاي خاص مانند راه رفتن طولاني مدت روي جدول كنار خيابان، در حالي كه كودك ميداند به مدرسه دير خواهد رسيد يا چيدن وسايل با نظم افراطي از ديگر نشانه هاي اختلال وسواسي عملي هستند. كودكاني كه به بو حساسيت دارند و حتي گاهي با استشمام بويي دچارتهوع و عق زدن ميشوند، ممکن است به وسواس مبتلا باشند.

والدين چگونه بايد با اين بچه ها برخورد كنند؟

بيشتر اطرافيان، مثل پدر و مادر، فکر ميكنند كودك لجباز است و به مقابله با او برمي خيزند، غافل از اينکه اين مشکلات ناشي از اختلالي بيولوژيك است و كودك كنترلي روي آن ندارد. اعتراض پدر و مادر باعث ايجاد تنش ميشود كه نتيجه اي هم نخواهد داشت زيرا كودكان وسواسي گاه پرخاشگري غيرقابل كنترلي دارند. اين پرخاشگري در بزرگسالان مبتلا به وسواس كمتر ديده ميشود.

آيا روش درماني خاصي براي كاهش علايم وسواس وجود دارد؟

اولين قدم آن است كه بپذيريم كودكمان بيمار است و سعي كنيم مشکل را حل كنيم. بهترين نوع درمان براي موارد خفيف، درمان روانشناختي و 20-12 جلسه مشاوره است. اين روش از سنی كه رفتار كودك منطقي ميشود و رابطه بين علت و معلول را درك ميكند، قابل اجراست. يکي از مسايل مهم، همکاري كودك با درمانگر است.

درمان دارويي عوارضي هم دارد؟

داروهاي متعددي براي اين بيماري وجود دارند كه مصرف آنها كم عارضه است اما احتمال عود علايم بعد از قطع دارو وجود دارد. معمولاٌ مصرف دارو بين 5/2-2 سال علایم وسواسي را از بين مي برد. دارو بايد به تدريج قطع شود يعني دوز آن به آرامي و با نظر پزشك كاهش يابد. پس از 3 ماه منتظر ميشويم تا ببينيم علايم برميگردند يا نه و در صورت برگشت علایم، دوز قبلي را 2 سال ديگر ادامه مي دهيم.

Facebook
Twitter
LinkedIn

حتما این مطالب را بخوانید

پیمایش به بالا